آخرین بار که اورا دیدم گردنبند صلیبی به او هدیه کردم
گفت:من که دوستت ندارم پس چرا به من هدیه می دهی!؟
گفتم:بر سر هر گوری صلیبی می نهند این صلیب را بر گردنت
بالای قلبت بیاویز زیرا انجا گورستان عشق من است
بنویس از سر خط
.بنویس که دلت دیگه مال اون نیست.
بنویس که بدونه.
وقتی نباشه دلت از غصه پر خون نیست.
دیگه گریه نکن.
آخه اشک تو باعث شادی اونه دیگه به پاش نسور.
آخه اون واسه تو دیگه دل نمی سوزونه.
بنویس از سر خط.
بنویس که دلت دیگه به یاد اون نیست
.بنویس که بدونه
.وقتی نباشه دلت از غصه پر خون نیست
وقتی گلدون خونمون شکست !!
پدرم گفت: قسمت این بود...
مادرم گفت:هیف شد...
خواهرم گفت: قشنگ بود...
داداشم گفت : کاش دوتا داشتیم......
اما وقتی دل من شکست کسی به فکرش نبود.....
آری آغاز دوست داشتن زیباست
گر چه پایان راه نا پیداست
من به پایان نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست
دل دائم صبورم را شکستند
به جرم پا به پای عشق رفتن
پر و بال عبورم را شکستند
مرا از خلوتم بیرون کشیدند
چه بی پروا حضورم را شکستند
تمنا در نگاهم موج می زد
ولی رویای دورم را شکستن
کجاست جاده ای که مرا به تو برساند ،کجاست کسی که آسمان را به من نشان دهد ، دلم از این ابرها گرفته .
آنگاه که با دستانت واژه ی عشق را بر قلبم نوشتی سواد نداشتم اما به دستانت اعتماد داشتم .حال سواد دارم اما دیگر به چشمان خود اعتماد
ندارم
پلکهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد ، صدای خسته ی من است که از چشمانم بیرون میریزند
اگه گفتین چی کم داره؟
یک نظر کم داره که اونم شما........
۱- کوکا کولا در اصل سبزرنگ است.
۲- عمومیترین نام در جهان محمد است.
۳- اسم تمام قارهها با همان حرفی که آغاز شده است پایان میابد.
۴- مقاومترین ماهیچه در بدن ، زبان است.
۵- چشمک زدن زنان ، تقریباً دو برابر مردان است.
۶- شما نمیتوانید با حبس نفستان ، خودکشی کنید.
۷- محال است که آرنجتان را بلیسید.
۸- وقتی که عطسه میکنید مردم به شما "عافیت باش" میگویند ، چرا که وقتی عطسه میکنید قلب
شما به اندازه یک میلیونیم ثانیه میایستد.
۹- خوکها به لحاظ فیزیک بدنی ، قادر به دیدن آسمان نیستند.
۱۰-وقتی که به شدت عطسه میکنید ، ممکن است یک دنده شما بشکند و اگر عطسه خود را
حبس کنید ، ممکن است یک رگ خونی در سر و یا گردن شما پاره شود و بمیرید.
۱۱- هر خال "شاه" در بازی ورق ، نشانه یکی از پادشاهان بزرگ تاریخ است:
*خال پیک : شاهدیوید
*خال گشنیز : اسکندر کبیر
*خال دل : شارلمانی...امپراتور فرانسه بزرگ
*خال خشت : ژولیوس سزار
۱۲- اگر در پارکی ، پیکره شخصی بر روی اسبی قرار داشته باشد که هر دو پای جلویی آن اسب به
هوا بلند شده باشد ، نشانه آن است که آن شخص در جنگ کشته شده است...اگر یک پای اسب
به هوا بلند شده باشد ، نشانه آن است که آن فرد در جنگ زخمی شده است...اگر هر چهار دست
و پای اسب بر روی زمین باشد ، نشانه آن است که آن شخص به مرگ طبیعی مرده است .
۱۳- جلیقه ضد گلوله ، ضد آتش ، برفپاککنهای شیشه جلوی اتومبیل و چاپگرهای لیزری توسط
زنان اختراع شدند.
۱۴- تنها غذایی که فاسد نمیشود عسل است.
۱۵- کروکودیل نمیتواند زبانش را به بیرون دراز کند.
۱۶- حلزون میتواند سه سال بخوابد.
۱۷- تمامی خرسهای قطبی چپدست هستند.
۱۸- پروانهها با پاهایشان میچشند.
۱۹- فیلها تنها جانورانی هستند که قادر به پریدن نیستند.
۲۰- بطور متوسط ، مردم آنقدر از عنکبوتها میترسند که نمیتوانند آنها را بکشند .
۲۱- مورچه همیشه بر روی سمت راست بدن خود سقوط میکند.
۲۲- صندلی الکتریکی توسط یک دندانپزشک اختراع شد.
۲۳- قلب انسان فشاری کافی ایجاد میکند تا به فاصله 30 فوتی (تقریباً 8 متر) خون را به خارج از بدن
پمپاژ کند .
۲۴- موشهای صحرایی چنان سریع تکثیر پیدا میکنند ،که در عرض هجده ماه دو موش صحرایی
قادرند یک میلیون فرزند داشته باشند .
۲۵- استفاده از هدفون در هر ساعت ، باکتریهای موجود در گوش شما را تا هفتصد برابر افزایش
میدهد .
۲۶- فندک قبل از کبریت اختراع شد.
۲۷- روژلب حاوی فلس ماهی است.
۲۸- نظیر اثرانگشت ، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است.
یک به اضافه یک می شود دو
من به اضافه تو می شویم تو
دو منهای یک می شود یک
تو منهای من می شود تو
به خاطر همین است که فکر می کنم موجودیت من در همان دایره کوچک زیر علامت سئوال خلاصه می شود
و تو چه بدون من چه با من همیشه تو می مانی
غروب شد خورشید رفت. آفتابگردان دنبال خورشید می گشت ناگهان ستاره ای چشمک زد آفتابگردان سرش را پایین انداخت. آری.... گلها هیچوقت خیانت نمیکنند
ژ
نگاه اولت بر من اثر کرد
نگاه دومت دیوانه ام کرد
نگاه سومت عاشق ترم کرد
نگاه آخرت خاکسترم کرد
به شوق روی تو از مرز آفتاب گذشتم
به بیکرانه ترین کهکشان عشق رسیدم
کاش می شد سرزمین عشق را در میان گام ها تقسیم کرد کاش می شد با نگاه شاپرک عشق را بر اسمان تفهیم کرد
خداوندا ! دستانم خالی اند و دلم غرق در آمال. یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن
آن قدر بر کشتی عشقت نشینم همچو نوح
گل سرخی به او دادم ، گل زردی به من داد
برای یک لحظه ناتمام ، قلبم از تپش افتاد
با تعجب پرسیدم : مگر از من متنفری ؟
گفت : نه باور کن ،نه ! ولی چون تو را واقعا دوست دارم ، نمی خواهم
پس از آنکه کام از من گرفتی ، برای پیدا کردن گل زرد ، زحمتی
به خود هموار کنی
چرا غمگینی؟ طلوع خواهد آمد همان گونه که غروب بار سفر خواهد بست
و قهر خواهد رفت و آشتی خواهد آمد و دلتنگی من و تو به اقیانوس
عشق و دریای عاشق خواهد بود یار خواهد آمد تا زندگی را میان ما تقسیم کند
چشم انتظار تو در کوچه های شب سر مِیکنم ترانه عشقت برای شب نسیم گمشده و انتظار من در لحظه های راکد و بی ادعای شب شاِید خِیال تو مهمان پونه هاست مست از گناه و لذت شب پونه های شب
دلت میاد نظر ندی
دو نوع احمق وجود دارد:
آنان که به خاطر یک تهدید از انجام کاری دست می کشند،
و آنان که گمان می کنند می توانند به کاری دست بزنند،
چون تهدیدگرانه است.
که بهترین شیوه برای ناتوان کردن حریف،این است که
به او بباورانی طرفدارش هستی!!!
بهترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را به بهترین شکل ترجمه کند
خوشبختی نامه ای نیست که یه روز یه نامه رسون آن را به دست های منتظر تو برسونه . خوشبختی ساختن یه عروسک از یه تکه خمیره به همین راحتی . ققط یادت باشه جنس اون خمیر باید از عشق باشه
کسی رو که دوستش داری براش بنویس دوستت دارم .آخه می دونی آدما گاهی اوقات خیلی زود حرفاشونو از یاد می برن ولی یه نوشته به این سادگی پاک شدنی نیست
عشقی که آزادانه هدیه نشود اسارت است
زمانی که به آسمان پر ستاره خیره می شوی، در می یابی که تنها نیستی ، پس نا امیدی را به باد بسپار و به آسمان پر ستاره خیره شو
آنگاه که ...ضربه های تیشه زندگی را بر ریشه ارزوهایت حس میکنی..به خاطر بیاور که زیبایی شهابها از شکستن قلب ستارگان است
همیشه برای عشق بجنگ ولی هیچوقت اونو گدایی نکن
عشق یتیم تر از آن است که به دست رودخانه ی روزگار سپرده شود
عشق حقیقی تر از آن است که پشت ابری پنهان شود
در عشق مثل خورشید باش
در مهربانی مثل باران
و در صداقت مثل چشمه
همیشه با حس شنوایی خود صدای عشق را گوش کن. همیشه با حس چشایی خود طعم عشق را مزه کن
پرنده ای را که دوست داری رهایش کن ، اگر عاشق باشه برمیگرده ، وگرنه هیچوقت عاشقت نبوده ....
...پرندهً من هیچوقت برنگشت
هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه!! ولی حداقل می تونیم یادش بدیم وقتی که شکست لبه ی تیزش دست اونی رو که شکستش رو نبره
ye rooz ye tehranie dashte bara abadanie laf mizade(!!!!) migofte: man ye sagi daram ke vaghti mikhad biad too khone dar mizane.abadanie mige: volek mage kilid nadare
روی یه برگ نوشتم که دوستت دارم ولی تو مثل بز خوردیش
پسری بودم که اسم نداشت با دختری آشنا شدم که وجود نداشت به شهری رفتیم که آدم نداشت به رستورانی رفتیم که غذا نداشت با قاشق چنگا لی غذا خوردیم که دسته نداشت اون غذا اصلا مزه نداشت ولی سر کار گذاشتن شما خیلی مزه داشت
سلام کجایی؟ نشستی اون بالا با تنهاییه خودت حال میکنی وما رو هم تحویل نمیگیری .الهی قربونت برم بی زحمت 2 تا نارگیل بنداز پایین
ببخشید می دونم الان بد موقع هستش که مزاحمت شدم فقط خواستم بپرسم ایران که نفت صادر می کنه . بشکه ها شو پس می گیره یا نه ؟؟؟؟؟؟؟
می دونی فرق علی دایی با چوب بستنی چیه؟ . . . . . . . .زیاد به مخت فشار نیار هیچ فرقی ندارن
تو ماه
تو بی نظیر
تو جزاب
تو بهترین
تو مهربون
تو یه فرشته
تو دوست داشتنی
ولی من چی؟ یه ادم خالی بند
آیا مایلید به افکار کسی که در کنار دستتان نشسته است پی ببرید؟ اگر با افراد زیادی مواجه شده
باشیم میتوانیم بسیاری از افراد را حتی از نوع صحبت کردنشان بشناسیم. اما این شناخت در
مواجه حضوری با دانستن بسیاری از حالات ثابت شده در علم روانشناسی بهترین فرهنگ نامة
آدمشناسی را برایمان میگشاید.
با شناخت بیشتر افراد، ارتباطمان جهت دار میشود و در مدت کوتاهی خواهیم توانست که به
هدف مورد نظر از این آشنایی و ملاقات نزدیک شویم. ایجاد رابطه صحیح باعث رشد عزت نفس در
انسان میشود و ارتباط ما با خودمان و اطرافیان تقویت میشود.
هر چه بهتر و کاملتر با خود و دیگران ارتباط برقرار کنیم، احساس موفقیت از ایجاد یک ارتباط صحیح و
دوستانه ما را زودتر به هدفهایمان میرساند و باعث تعالی افکار و رفتارمان در زندگی میشود.
1 - فرد خوددار:
اگر شخصی دستهایش را پشت کمر قفل کند، نشان میدهد که خود را به شدت کنترل کرده است.
در این حالت او سعی دارد خشم یا احساس ناامیدی را از خود دور کند.
۲ - حالت تدافعی:
اگر انگشتان دستها به بازو گره خورده باشد نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حملهای غیر منتظره
و ناگهانی یا بیمیلی برای تغییر چهره شخص است. اگر انگشتها مشت شده باشند، حالت بی
میلی شدیدتر است.
۳ - متفکر:
گره کردن دستها به دستههای صندلی نشان میدهد که شخص سعی دارد احساس خود را مهار
کند. اما قفل کردن قوزک پاها به یکدیگر حالت تدافعی است. این حالت بیشتر در مسافران مضطرب
هواپیمای هنگام پرواز و فرود آن دیده میشود.
4 ـ دقت:
وقتی شخص انگشت سبابه را روی صورت و بقیه دستش را به صورت گره کرده در پایین صورتش
قرار میدهد یعنی که با دقت است. این حالت نشان میدهد که شخص با دقت زیاد به
صحبتهایشما گوش میدهد و یک یک کلمات شما را میسنجد و در چهره او حالتی انتقادی به
چشم میخورد.
۵ - بدگمان:
انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره نشان دهنده حالت تردید و دودلی است. او به صحبتهای
شما و صحت گفتههایتان تردید میکند. در این حالت ممکن است آرنج روی میز قرار گرفته باشد.
6 - بیگناه:
دستهایی که روی سینه قرار گرفته باشد، بهترین نمونه برای نشان دادن و حالت بیگناهی و
درستکاری است. این حالت اثر باقیمانده از شکل سوگند خوردن است که دست را روی قلب قرار
میدهند
۷ - مطمئن:
این حالت دستها در مردها نشان میدهد که به آنچه که میگویند اعتقاد و اعتماد کامل دارند و در
خانمها کمتر دیده میشود. خانمها هنگامی که دست خود را به کمر میزنند نشان میدهند که به
آنچه میگویند اطمینان دارند.
۸ - مرموز:
دستهای به هم مشت شده زیر چانه نشان میدهد که شخص نظریاتش را پنهان میکند و به شما
اجازه میدهد به صحبت خود ادامه دهید، تنها هنگامی که حرفهایتان پایان یافت به شما و نظریات
شما حمله خواهد کرد.
۹ - ظاهر ساز:
او آرام به نظر میرسد اما این آرامش پیش از توفان است. این حالتی است که بیشتر رؤسا به خود
میگیرند تا خود را به گونهای به زیردستان نزدیک کنند و در عین حال جاذبه آنها نیز کم نشود.
۱۰ - آماده و موفق:
قرار دادن پاها روی هر چیز (روی صندلی، میز، سکو و... نشانه حالت مالکیت است... در یک میز
گرد تنها رئیس اجازه دارد چنین حالتی داشته باشد و آرامش خود را نشان دهد.)
۱۱ - اعتماد به نفس:
تکیه زدن به صندلی در حالتی که دستها پشت سر قفل شده نشان دهنده اعتماد به نفس قوی
است. اگر شخصی در این حالت صحبت میکند به گفتههای خود اعتماد دارد و اگر به صحبتهای
شما گوش میدهد به خود زحمت ندهید، او خود همه ماجرا را میداند!
در دادگاه عشق ... قسمم قلبم بود. وکیلم دلم و حضار جمعی از عاشقان و دلسوختگان . قاضی نامم را بلند خواند و گناهم را دوست داشتن تو اعلام کرد و سپس محکوم شدم به تنهایی و مرگ . کنار چوبیه دار از من خواستند تا اخرین خواسته ام را بگویم و ومن گفتم : به تو بگویند ... دوستت دارم
افسوس..آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم آن زمانی که دوستامان ندارند لجبازی می کنیم وبعد..........برای آنچه از دست رفته آه می کشیم.
پس تمامی عاشقان با هم رو به آسمان کنند و عشق را آنگونه که خود می خواهند از خدا بخواهند
کسی در باد می خواند
مال منی و به اندازه دلم
یا معبدی که به سمت تو مایلم
بغض شبانه که از راه می رسد
خورشید وار می آیی مقابلم
حالا که از تو به دریا رسیده ام
پس کو بساط رسیدن به ساحلم
فکر میکردم آنقدر از نگاهم بیزار شده ای
که دور دور رفته ای
اما دور شده بودی تا پا به پا شدنت را نبینم
و اشکهای خداحافظی را
برای رسیدن به تو
پا پیش گذاشتم
خودم را قسمت کردم
تو را سهم تمام رویاهایم کردم
انصاف نبود
تو که میدانستی با چه اشتیاقی
خودم را قسمت میکنم
پس چرا
زودتر از تکه تکه شدنم
جوابم نکردی
برای خداحافظی
خیلی دیر بود
خیلی دیر
دلتون میاد نظر ندین؟