ای کاش زودتر حکم دادگاه لطف الهی صادر گشته
و از این بازداشتگاه دلتنگی
با قل و زنجیری از مهر و وفا
راهی تبعیدگاه خوشبختی می شدیم.ای معصومترین سارق گنجینه قلبم،
در نهایت هوشیاری و اختیار
با صدایی رسا اقرار می کنم که
منم حلق آویز طناب عشقت.
و قسم می خوردم که تا ابد
از دژ دلدادگیت قدم برون نگذارم.
و در حضور تمامی حضار این دادگاه
فریاد بر می آورم که
دوستت دارم،
حتی پس از آزادی از زندان حیات.
ای ول خیلی خوب بود.من که خیلی خوشم اومد
سلام سینا جان من تازه با وبت آشنا شدم از همه بیشتر این مطلبو دوست دارم البته بقیه مطالبت خیلی خوبه ولی این حرف دل من بود مرسی از مطالبت همیشه موفق باشی