مادر داماد : ببخشین ، کبریت دارین؟
خانواده عروس : کبریت ؟! کبریت برای چی!؟
...مادر داماد : والا پسرم می خواست سیگار بکشه
خانواده عروس : پس داماد سیگاریه....!؟
..مادر داماد : سیگاری که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سیگار می چسبه
خانواده عروس : پس الکلی هم هست..!؟
مادر داماد : الکلی که نه... والا قمار بازی کرده و باخته ! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش بره
خانواده عروس : پس قمارم بازی می کنه...!؟
...مادر داماد : آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟
...مادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟
...مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد
خانواده ءعروس : زنش !!!؟؟؟
! نتیجه اخلاقی : همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشین
سلام سینا جان
وبلاگ خیلی باحال و توپی داری .من همیشه واقعا از وبلاگت خوشماومد به بلوگ من هم سر بزنی خوشحال میشم برات آرزوی موفقیت و سربلندی دارم
دوست تو هانیه
سینا جان بعد از یه مدت بازم میگم محشره ...دلم برات تنگ شده بود.قربانت F
چه نازی تو پسر...راستی امتحانام تموم شد هرچند تو فصل امتحانات هم بهت سر می زدم...دقیقا سه روز پیش بندر عباس بودم دلم میخواست ببینمت ولی موقعیت جور نشد هر چند قبل از فروردین بازم میام به شهرتون...راستی برای اینکه قبل از هر کسی بهت روز ولنتاین و تولدت رو تبریک گفته باشم امروز میگم... مبارک باشه...قربانت f
salam agha sina veblagetoon kheilio jalebe
بی تو هرگز ............ باتو ؟؟؟؟ داداشم نمیذاره!!!