پسر از یه دختر خوشش میاد .... و عشق اول از طرف اون شروع میشه ..... تا جای که زندگیش رو پایه عشقش میزاره...... اما دختره حرفش رو باور نمیکنه..... چون یه چیزایی از قبل دیده و شنیده..... تا دختر میاد پسررو باور کنه پسره دلسرد و خسته میشه..... میره سراغ یکی دیگه...... بد که دختره تازه تونسته پسر رو باور کنه میره طرفش ..... اما پسر رو با یکی دیگه میبینه... اینجاست که میگه هدسم درست بود...
خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری، صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری
خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه، هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه
خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره، ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره
خیلی سخته که من و تو همیشه با هم بمونیم، انقدر عاشق که ندونن دیوونه کدوممونیم...
چه قدر سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت گرفته و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داده زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه و نفرت بشی حس کنی که هنوز دوستش داری چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیوار تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده چه قدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیز جز سلام نتونی بگی چه قدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوز دوسش داری
لحظات را طی کردیم تا به خوشبختی برسیم اما وقتی رسیدیم فهمیدیم خوشبختی همان لحظات بود...
خداوند آتش را آفرید تا ارزش آب را بدانیم وخلا زاییده شد تا ارزش هوا را بدانیم و بعد مرگ آمد تا ارزش زندگی را بشناسیم.
کهنه فروش داد میزنه : چراغ شکسته میخریم ..-*-.. کفشای پاره میخریم ..-*-.. اسباب کهنه میخریم ..-*-.. بی اختیار دادمیزنم : کهنه فروش قلب شکسته میخری ؟؟؟
یک روز خزان پاییزی پرستویی را در حال مهاجرت دیدم به او گفتم: چون به دیاریارم میروی به او بگو دوستش دارم و منتظرش میمانم. بهار سال بعد پرستو نفس نفس زنان آمد و گفت: دوستش بدار ولی منتظرش نمان!؟
مرگ از زندگی پرسید: آن چیست که باعث می شود تو شیرین و من تلخ جلوه دهم ؟ زندگی لبخدی زد و گفت: دروغ هایی که در من نهفته هست و حقایقی که تو در وجودت داری
به من نخند یه روز دلت دل به کسی میبنده اون روز میبینی عاشقی گریه داره نه خنده!!
منهم یه روز میخندیدم به اشک سرد عاشق باور نمیکرد دل من ناله و درد عاشق...!!!
اوللللللللللللللللللل سلامممممممممم به دوست جونه گلم با اون مطالب قشنگش خیلی احساسی و عاشقونه بود دستت درد نکنه گلم قربونت برم بای بای
خیلی خوشگل بودن سینا مخصوصا سومیه
سلام.
فقط در یک جمله :
واقعا جالب و دوست داشتنیه
حلال کن که من از جملاتش برا دوستام میفرسم.
ممنون
موفق باشی.
سلام
خیلی خیلی ممنون از حرفهای زیبا و دوست داشتنی
وبلاگ خیلی زیبائی دارین
ای کاش من هم پندهای بودم تا در اوج پرواز پر می گشودم
مرگ= آرزوی یک قلب پاک
very very good...................................قربانت f
سلام خیلی خیلی خوب و زیبا نوشتی فقط اگر عکس با حالم کنارش می ذاشتی حرف نداشت دمت گرم سینا جون . موفق باشی...
دست مریزا بابا خیلى با حالى بازم سر مى زنم
جووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون من داشتى نفسمو
به یه فرشته گفتم بره عشقموببوسه ولی اون رفتو با چشمای گریون برگشت. ازش پرسیدم فرشته مهربون یارمو بوسیدی گفت نه. گفتم چرا . گفت اخه دو تا فرشته نمی تونن همدیگرو ببوسن.
در ضمن واقعا واقعا خیلی باحال بود
عالی.......................
خیلی خوب بود. اینم برای تو. امیدوارم خوشت بیاد.
چراانسان عاشق می شود؟
انسان عاشق می شود چون خدا عشق رادرروح او دمید.انسان عاشق می شود چون با ان به اسمان می رسد.انسان عاشق می شود چون با عشق خود را ثروتمندترین فردعالم می داندوچون عاشق گدایی محبت نمی کند بلکه محبت می بخشد.اماچراماعشق را در چشمان ابی می جوییم؟عشق راباید در اسمان ابی بی کران جستجو کنیم.
بس معنی عشق را انچه خدا در روح ما گذاشته بیهوده خراب نکنیم.
عشق اسمانی تراز ان است که ان رادر زمین بیابیم.
راستی منم از بندرعباسم.