شعرهای عشقولانه و عکسهای رمانتیک و جوک و مطالب جالب

شعرهای عشقولانه و عکسهای رمانتیک و جوک و مطالب جالب

شعرهای عشقولانه و عکسهای رمانتیک و جوک و مطالب جالب

شعرهای عشقولانه و عکسهای رمانتیک و جوک و مطالب جالب

حرفهای عاشقانه

 

پسر از یه دختر خوشش میاد .... و عشق اول از طرف اون شروع میشه ..... تا جای که زندگیش رو پایه عشقش میزاره...... اما دختره حرفش رو باور نمیکنه..... چون یه چیزایی از قبل دیده و شنیده..... تا دختر میاد پسررو باور کنه پسره دلسرد و خسته میشه..... میره سراغ یکی دیگه...... بد که دختره تازه تونسته پسر رو باور کنه میره طرفش ..... اما پسر رو با یکی دیگه میبینه... اینجاست که میگه هدسم درست بود...


خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری، صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری
خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه، هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه

خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره، ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره

خیلی سخته که من و تو همیشه با هم بمونیم، انقدر عاشق که ندونن دیوونه کدوممونیم
...


چه قدر سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت گرفته و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داده زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه و نفرت بشی حس کنی که هنوز دوستش داری چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیوار تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده چه قدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیز جز سلام نتونی بگی چه قدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوز دوسش داری


لحظات را طی کردیم تا به خوشبختی برسیم اما وقتی رسیدیم فهمیدیم خوشبختی همان لحظات بود...


خداوند آتش را آفرید تا ارزش آب را بدانیم وخلا زاییده شد تا ارزش هوا را بدانیم و بعد مرگ آمد تا ارزش زندگی را بشناسیم.


کهنه فروش داد میزنه : چراغ شکسته میخریم ..-*-.. کفشای پاره میخریم ..-*-.. اسباب کهنه میخریم ..-*-.. بی اختیار دادمیزنم : کهنه فروش قلب شکسته میخری ؟؟؟


عشق از دوستی پرسید فرق من و تو چیه؟ دوستی در جواب گفت: من دیگران رو با سلامی اشنا می کنم، تو با نگاهی، من با دروغ انها رو از هم جدا می کنم تو با مرگ


عشق نمی پرسد که تو کی هستی فقط می گه که تو مال منی , عشق نمی پرسد اهل کجایی فقط می گه که تو قلب من زندگی می کنی ,عشق نمی پرسد که چکار می کنی فقط میگه که باعث می شی قلب به من به ضربان بیافته, عشق نمی پرسد که چرا دور هستی فقط می گه که همیشه با منی , عشق نمی پرسد دوستم داری فقط می گه که دوستت دارم !!!


یک روز خزان پاییزی پرستویی را در حال مهاجرت دیدم به او گفتم: چون به دیاریارم میروی به او بگو دوستش دارم و منتظرش میمانم. بهار سال بعد پرستو نفس نفس زنان آمد و گفت: دوستش بدار ولی منتظرش نمان!؟


مرگ از زندگی پرسید: آن چیست که باعث می شود تو شیرین و من تلخ جلوه دهم ؟ زندگی لبخدی زد و گفت: دروغ هایی که در من نهفته هست و حقایقی که تو در وجودت داری


قلک دلمو میشکونم با نصفش نازتو میخرم و با نصف دیگش یه جعبه مداد رنگی میخرم تا نازتو بکشم


به من نخند یه روز دلت دل به کسی میبنده اون روز میبینی عاشقی گریه داره نه خنده!!

منهم یه روز میخندیدم به اشک سرد عاشق باور نمیکرد دل من ناله و درد عاشق...!!!

 

نظرات 11 + ارسال نظر
سارا خانوم شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:34 ب.ظ

اوللللللللللللللللللل سلامممممممممم به دوست جونه گلم با اون مطالب قشنگش خیلی احساسی و عاشقونه بود دستت درد نکنه گلم قربونت برم بای بای

هدیه جمعه 10 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 07:13 ب.ظ

خیلی خوشگل بودن سینا مخصوصا سومیه

سهیل پنج‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 04:39 ب.ظ

سلام.
فقط در یک جمله :
واقعا جالب و دوست داشتنیه
حلال کن که من از جملاتش برا دوستام میفرسم.
ممنون
موفق باشی.

حسن سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:45 ق.ظ

سلام
خیلی خیلی ممنون از حرفهای زیبا و دوست داشتنی

داوود جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:53 ب.ظ

وبلاگ خیلی زیبائی دارین
ای کاش من هم پندهای بودم تا در اوج پرواز پر می گشودم
مرگ= آرزوی یک قلب پاک

فرشته دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:50 ب.ظ

very very good...................................قربانت f

شقایق دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:12 ق.ظ

سلام خیلی خیلی خوب و زیبا نوشتی فقط اگر عکس با حالم کنارش می ذاشتی حرف نداشت دمت گرم سینا جون . موفق باشی...

سیمین دوشنبه 21 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:58 ب.ظ http://www.love-terekooni.blogsky.com

دست مریزا بابا خیلى با حالى بازم سر مى زنم
جووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون من داشتى نفسمو

سعید یکشنبه 11 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 06:05 ب.ظ

به یه فرشته گفتم بره عشقموببوسه ولی اون رفتو با چشمای گریون برگشت. ازش پرسیدم فرشته مهربون یارمو بوسیدی گفت نه. گفتم چرا . گفت اخه دو تا فرشته نمی تونن همدیگرو ببوسن.
در ضمن واقعا واقعا خیلی باحال بود

شقایق دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:15 ب.ظ

عالی.......................

زینب سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:21 ب.ظ

خیلی خوب بود. اینم برای تو. امیدوارم خوشت بیاد.
چراانسان عاشق می شود؟
انسان عاشق می شود چون خدا عشق رادرروح او دمید.انسان عاشق می شود چون با ان به اسمان می رسد.انسان عاشق می شود چون با عشق خود را ثروتمندترین فردعالم می داندوچون عاشق گدایی محبت نمی کند بلکه محبت می بخشد.اماچراماعشق را در چشمان ابی می جوییم؟عشق راباید در اسمان ابی بی کران جستجو کنیم.
بس معنی عشق را انچه خدا در روح ما گذاشته بیهوده خراب نکنیم.
عشق اسمانی تراز ان است که ان رادر زمین بیابیم.
راستی منم از بندرعباسم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد